بـهانه می کنم تو را، کنار من که نیستی...
سپید می شوم زتو، بگو به من توچیستی...
تلخ تر از سیگار با تو آرام می شوم...
تو که یک عمر بکارت تنهاییم را به تو سپردم.
و من و تکرار عادت گس لحظه هایم.
که تنهایی را خوب بلدم.
تو را مرور میکنم...
چه وسعتی دارد خیالت...
که این همه سرزمین تنهاییم لبریز می شود.